آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
**اولین تپش های عاشقانه ی قلبم** گره ها را من می نویسم برای خط اخم بین ابروان یار به رنگ مشخص باقی از آنِ دیگران استـــ
جمعه 1 فروردين 1395برچسب:, :: 16:36 :: نويسنده : iranvista
چتر نمی خواهد هوای بارانی این روزهای فروردین چشمان من!
تو را می خواهد تو را! ... لعنتی دوست داشتنی!
شب به خیر بارانی اردیبهشت! چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 3:21 :: نويسنده : iranvista
شب بخير اي آخرين اميد من
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 2:33 :: نويسنده : iranvista
حوا نبوده ای که بدانی بهشت هم بی اعتبار ِ بودنِ آدم جهنم است! یادم نداده بود کسی، خوب من! که عشق با التهاب و حادثه و درد توام است! باشد… گناه هرچه تو کردی به پای من این قصه ی مکرر حوا و آدم است! ...................
پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 1:17 :: نويسنده : iranvista
می دانی ... آدم های ساده، ساده هم دل می بندند ساده عاشق می شوند ساده صبوری می کنند ساده عشق می ورزند ساده می مانند اما... سخت دل می کنند آن وقت که دل می کنند جان می دهند!
چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, :: 18:22 :: نويسنده : iranvista
منم که تا تو نخوابی نمیبرد خوابم
چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, :: 2:3 :: نويسنده : iranvista
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا این بنده ی توئه که داره اسمت رو فریاد می زنه به فریاد برس! شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, :: 19:54 :: نويسنده : iranvista
................................................................ ................................................................. .................................................................
................................................................ ................................................................
....... شنبه 17 فروردين 1392برچسب:, :: 19:31 :: نويسنده : iranvista
منگم مثل آدمی که داغ دیده اما هنوز خودش هم نمی داند چه بر سرش آمده
منگم آنقدر گریسته ام که اشک چشمی بافی نمانده برای نوشته های وبلاگ سویی ندارند چشمانم تا ببینم اصلا چه دارم می نویسم دستمال کاغذی های بالای سرم تا صبح شکفتند با آن آبیاری که من کردمشان
منگم داغ دلم را دیده ام همین دیشب مرد خودم فاتحه اش را خواندم تو هم اگر گذری کردی برایش فاتحه بخوان روزی به خط اخم بین ابروانت محتاج بود حالا به فاتحه ات
از همان روز اولی که دیدمش ازش ترسیدم آن گره را می گویم ترسیدم چون دانستم کارش را خوب بلد است آن گره خوب دانست چگونه عاشق تو ام کند ولی من ساده دل، سرمست از شنیدن اولین تپش های عاشقانه ی قلبم ندانستم قرار است فاتحه ی دلم را بخواند
جمعه 16 فروردين 1392برچسب:, :: 14:49 :: نويسنده : iranvista
خدایا؟ خدا جونم؟ می بینی؟! اولین تپش های عاشقانه ی قلب منم بالاخره از چند وقت پیش شنیده شد ... اما چقدر دیر!
و چه زود هم باید سرکوب بشه! من که اصلا چیزی نفهمیدم ازش مگه همش چندتا گره زدم به وبلاگ؟!!!
چی بگم؟ چی بگم که نگی کفر می گم؟! چی بگم که نگی ناشکری می کنم؟! چی بگم که نگی عصیان کردم؟! کرمت رو شکر! داشتیم؟!اونم حالا که من ...
جمعه 16 فروردين 1392برچسب:, :: 14:28 :: نويسنده : iranvista
قرار بود تو اخم کنی و منو باهاش بکشی قرار بود تو اخم کنی و گره بزنی به اون ابروها تا گره بزنی بر گره ی دل من اما قرار نبود من دیگه دلی برام باقی نمونه قرار نبود ... نترس: فقط دارم گریه می کنم فقط گریه گرهــ دیگه به چه کارم می یاد؟! جمعه 16 فروردين 1392برچسب:, :: 14:13 :: نويسنده : iranvista
گرهـــ ....... چی بگم؟ مگه دیگه می تونم حرفی بزنم از خط اخم بین ابروهای تو؟! نترس: فقط خدا به دادم برسه! فقط خدا!!! گرهـــ .... پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : iranvista
چیستم من؟ زاده ی یک شام لذت بار
ناشناسی پیش می راند در این راهم
روزگاری پیکری بر پیکری پیچید
من به دنیا آمدم بی آن که خود خواهم
من به دنیا آمدم تا در جهان تو
حاصل پیوند سوزان دو تن باشم
پیش از آن کی آشنا بودیم ما با هم؟
من به دنیا آمدم، بی آن که من باشم!
سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, :: 15:14 :: نويسنده : iranvista
دل پر احساس من خسته شدی آروم بخواب
گوش بده به شعر لالایی من
شب به خیر احساس من کودک حساس من!
بالش نرم سکوت رو گذاشتم زیر سرت پتوی خواب های رنگی رو کشیدم رو تنت
پرده ی پلکاتو آروم می کشم روی چشات بوسه ی دوست دارم می گیرم از اون گونه هات
شب به خیر احساس من کودک حساس من ...! دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, :: 22:48 :: نويسنده : iranvista
از واقعه ای تو را خبر خواهم کرد آن را به دو حرف مختصر خواهم کرد با عشق تو در خاک نهان خواهم شد با مهر تو سر ز خاک برخواهم کرد (ابوسعید ابوالخیر) دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, :: 22:36 :: نويسنده : iranvista
با تو ام!
آری با تو ام که خط اخم بین ابروانت می کشد!
مهربانی پشت چشم های سیاهت را ندیده ای انگار
که چه می کند با دلم این روزها... مهربان!
با توام که مهربانی ات
پشت چشم های مشکی ات نهان شده
با تو ام که هر چه خواستم برای خط اخمت از خدا
تا همان شود، همان شده!
گره: گره ی دوم یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, :: 12:3 :: نويسنده : iranvista
بعد از تو هیچ کس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند! نمی گذارم ... نمی خواهم ...! یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, :: 11:51 :: نويسنده : iranvista
بابا لنگ دراز عزیزم: لطفا گاهی خودت را به نفهمی بزن و بگذار دوستت بدارم! بابا لنگ دراز من ! همین که هستی دوستت دارم... حتی سایه ات را که هرگز به آن نمی رسم ...! یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, :: 11:20 :: نويسنده : iranvista
اخمت می کشد قهرت زجر کشم می کند بکش! اما زجرکش نکن! . اخم کن دلم برایش تنگ شده خط اخم بین ابروانت را می گویم آن گره را که برایش می نویسم نترس: یک گره که بیشتر نیست! فقط: دل لرزه های من ...! گره: گره ی اول، نود و دو جمعه 9 فروردين 1392برچسب:, :: 16:52 :: نويسنده : iranvista
تمام دلخوشی من این است که که تو ندانی و من دوستت بدارم!
وقتی می فهمی و می رانی ام چیزی درون دلم فرو می ریزد ...
چیزی شبیه غرور! پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, :: 20:35 :: نويسنده : iranvista
دلم تنگه برای گریهــــ کردن کجاست مادر کجاست گهواره ی من؟! چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:, :: 15:10 :: نويسنده : iranvista
شب سـردی ست و هـوا منتظـر بـاران است
وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است
شب بـه خیـر ای نفست شـرح پـریشانـی مـن
ماه پیشانــی من! دلبر بارانیـــــــ مـن یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:, :: 1:13 :: نويسنده : iranvista
اخم که می کنی غمت می کشد استخوان های سینه را از هم می درد به سبکی یک آه...
اخم که می کنی شادی پنهان کنج لب های فاتحت می میراند و برق پیروزمندانه ی چشم های سیاهت رنده می دارد
اخم که می کنی ... ...................... ... نامت را نمی گویم ممنوع است! می ترسم بلاگ آتش بگیرد همین جا تمام می کنم! نترس: فقط: آتش
گره؟ گره ی ؟ سوم؟!!! پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 22:28 :: نويسنده : iranvista
اخم که می کنی
واج ها توی مغزم یخ می زنند
و نمود آوایی شان جلوی چشم هایم می رود و می آید
اخم که می کنی
واژه ها دلخسته تر
قهر می کنند و خیال بازیابی ندارند
اخم که می کنی ...
اخم که می کنم ...
نترس: فقط: آه
حالا بگو یک آه چقدر وزن دارد؟!
گره ی دوم ...
چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:مطالب جالب و خواندنی,مطالب گوناگون,شعرکوتاه,شعرنو,اشعارزیبا,اشعار عاشقانه,تصاویرعاشقانه,متن عاشقانه,مطالب حکمت آموز,عکس های عاشقانه,تصاویر,اس ام اس,اس ام اس عاشقانه,داستان کوتاه, :: 23:9 :: نويسنده : iranvista
اخم که می کنی چشم هایم سیاهی می رود منگ می شوم نترس: فقط می گویم چشم اخم که می کنی تپش قلب می گیرم لال می شوم نترس: فقط پرانول می خورم اخم که می کنی دلهره می گیرم دل آشوب می شوم نترس: فقط دلم می لرزد نترس! مرد! این منم که باید بترسم! باید بترسم و می ترسم ولی ... نه از اخمت نه از چشمم نه از پرانول از دل لرزه هایم می ترسم که لحظه به لحظه بیشتر می شود از تصور تماشای گره ی مردانه ی جذاب بین ابروانت که دانست چگونه عاشق تو ام کند! دل لرزه هایم را بیشتر می خواهی اخم ابروان بیشتر کن! گره ی اول ...
شنبه 28 بهمن 1391برچسب:مطالب جالب و خواندنی,مطالب گوناگون,شعرکوتاه,شعرنو,اشعارزیبا,اشعار عاشقانه,تصاویرعاشقانه,متن عاشقانه,مطالب حکمت آموز,عکس های عاشقانه,تصاویر,اس ام اس,اس ام اس عاشقانه,داستان کوتاه, :: 22:52 :: نويسنده : iranvista
مــــن بــــودم و تو و یکــــــــــ... عالمه حرف … و تــــــرازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد ! کـــاش بـــودی و مــی فهمیـــدی وقتـــــــــــــ... دلتنگــــی یکـــــــــــ آه چقــــــدر وزن دارد…
شنبه 28 بهمن 1391برچسب:متن های عاشقانه,شعر عاشقانه,شعر دلتنگی,تصاویر فانتزی,تصاویر عاقانه,مطالب جالب و خواندنی,مطالب خواندنی, :: 8:17 :: نويسنده : iranvista
صفحه قبل 1 صفحه بعد |